ورناک

جایی برای خودم بودن

ورناک

من

دلم میخواد درباره امروز چیزی نوشته باشم ولی تا میام بنویسم میبینم کل روزم رو هاله ای از غم گرفته ... نمیشه که همیشه غم اندود بود و از غم نوشت... باید غم وسیله باشه، برای درک، برای حس، برای رشد و.... .

درسته دلخوشی های این روزای من خیلی کم و محدوده ولی از شخص ِشخیص ِخودم (^^) کمال تشکر رو دارم که تا الان پا به پای من اومده ، بزرگ شده، درد رو با تموم وجودش چشیده، رشد کرده، فهمیده، فکر کرده و چیزی که الان هست، شده... با وجود اینکه به تموم ضعف هاش به خوبی واقفم ولی بیشتر از هرچیزی و هرکسی بهش افتخار میکنم و فکر میکنم دلیل اصلی اینکه دارم ادامه میدم، «خودمم».


کسی که درونش نوری روشن بود
پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۴
1:57
درحال بارگذاری..